شک به همسر مساوی با از بین رفتن عشق!
شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان ها وجود دارد اما گاهی می تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.
جذابیت زنان اولیه دلیل وجود انسان امروزی!! + عکس
![]()
بر خلاف نظریات پیشین در مورد از بین رفتن نئاندرتالها بر اثر مواجهه با هوش برتر انسان مدرن، دانشمندان دانشگاه آریزونا بر این باورند كه این انسانهای اولیه، خود از هوش بالایی به نسبت زمان خویش برخوردار بودهاند كه منجر به انقراض آنها شده است.
هوش و جذابیت زنان نئاندرتال باعث جفتگیری اجداد انسان كنونی با آنها شده كه در آخر حكومت بر زمین را به دست گرفتهاند. محققان در پی اجرای دادهها در مورد حیات انسانی در اروپا و آسیا طی آخرین عصر یخی در یك برنامه رایانهیی به این نظریه رسیدند.
نئاندرتالها و انسانهای مدرن برای هزاران سال در این زمان در كنار هم زندگی كردهاند تا زمانی كه نئاندرتالها در 30 هزار سال قبل منقرض شدند. طبق این پژوهش، در زمان جستوجوی غذا توسط دو انسان روی زمین، نئاندرتالها به آرامی توسط تعداد بیشتری از انسانهای مدرن، جذب شده و در آخر به عنوان یک جمعیت قابل تشخیص ناپدید شدند.
به گفته پرفسور جولیان ریل سالواتوره از دانشگاه كلورادو، این پیوند نژادی به معنی از بین رفتن نژاد نئاندرتال بوده و در حقیقت موفقیت این گونه منجر به انقراض آنها شده است. مایكل بارتون از دانشگاه آریزونا اظهار كرد: ما چارچوبهای نظری و روش شناختی طراحی كردهایم كه بازخوردهای سه سیستم تكاملی بیولوژیكی، فرهنگی و محیطی در آن گنجانیده شده است.
وی افزود: یكی از نتایج علمی جالب این پژوهش كه به بررسی تغییرات فرهنگی و محیطی در رفتارهای كاربری زمین پرداخته، نشان داده كه چگونه نئاندرتالها نه به دلیل برخورداری از تندرستی كمتر از دیگر انسانریختهای حاضر در آخرین عصر یخبندان، بلكه به دلیل پیچیدگیهای رفتاری مشابه آنها با انسان مدرن از بین رفتهاند.
شخصیت شناسی: روح شما چه رنگي است؟
اين تيپشناسي تا حدي برگرفته از نظرات بقراط است البته نه كامل. بقراط از ديد فيزيكي و ظاهر افراد آنها را در 4 تيپ مختلف دستهبندي كرده است. اين تيپشناسي 4 مدل از آدمها را بررسي ميكند و به آنها 4 رنگ مختلف ميدهد. قرمز، آبي، زرد و سبز.
تست خودشناسي از لحاظ رنگ
شما درونگرا هستيد يا برونگرا؟ (بيشتر تنهايي را دوست داريد يا ارتباط با ديگران؟)
- اگر درونگرا (اهل تنهايي) هستيد:
- براي شما وظايف و كارهايتان مهمتر است يا ارتباطاتتان با دوستانتان؟
- اگر بيشتر اوقات اولويت شما كارها و وظايفتان است...
- احتمالا آبي هستيد.
- اگر بيشتر اوقات اولويت شما ارتباطهايتان با دوستان است...
- احتمالا سبز هستيد.
- اگر برونگرا(اهل ارتباط با ديگران) هستيد:
- براي شما وظايف و كارهايتان مهمتر است يا ارتباطاتتان با دوستانتان؟
- اگر بيشتر اوقات اولويت شما كارها و وظايفتان است...
- احتمالا قرمز هستيد.
- اگر بيشتر اوقات اولويت شما ارتباطهايتان با دوستان است...
- احتمالا زرد هستيد.
یک پژوهش جدید نشان میدهد که افراد متاهل در طول چند سال ابتدای پس از ازدواج، نسبت به افراد مجرد مشابهشان با احتمال دو برابر بیشتر ممکن است چاق شوند.
به گزارش تایم آنلاین این بررسی که نتایج آن در ژورنال obesity منتشر شده است، به این قصد انجام شد که چگونگی تاثیر زندگی مشترک را بر وزن افراد تعیین کرد. پژوهشگران تغییرات وزن و وضعیت روابط میان ۶۹۴۹ نفر را در طول چند سال دنبال کردند، و یافتههای آنها نشان داد که افرادی که ازدواج میکنند، و همخانه میشوند،
با احتمال بیشتری چند کیلویی وزن اضافه میکنند. این پژوهشگران در دانشگاه کارولینای شمالی نشان دادند که زنان پس از یک سال زندگی مشترک با مردان در معرض افزایش احتمال اضافه وزن قرار می گیرند. هر مدت بیشتری از این زندگی مشترک می گذرد، احتمال افزایش وزن بیشتر میشود. در مورد مردان خطر چاقی تنها در بین سال اول و دوم زندگی مشترک اوج میگیرد.
اما علت این افزایش وزن چیست؟ این پژوهشگران در بخش دیگری از بررسیشان ۱۲۹۳ زوج را مورد پرسش قرار دادند. بر اساس یافتههای آنها زمان غذا خوردن در مورد افرادی که زندگی مشترک دارند نسبت به آنهایی که تنها زندگی میکنند، اهمیت بیشتری پیدا میکند و افرادی که قبلا به سالن ورزش میرفتند، ممکن است پس از ازدواج به همان اندازه قبل به فعالیت بدنی نپردازند.
و شاید هم زوجین پس از ماهها تلاش برای اینکه برای روز عروسی از لحاظ بدنی متناسب به نظر برسند، پس از ازدواج مدتی خود را رها میکنند. دانشمندان همچنین مدتهاست که دریافتهاند رابطه نزدیک با یک فرد چاق، چه به عنوان دوست یا به عنوان همسر، فرد را بیشتر در معرض چاقی قرار میدهد.
اما چگونه میتوان این چرخه را متوقف کرد؟ شاید با الهام گفتن از همان شخصی که شما را به این ورطه کشانده است. یک بررسی در دانشگاه کنکتیکت نشان داد که اگر یکی از زوجین در یک برنامه کاهش وزن شرکت کند، همسر او هم با وجودی که در این برنامه شرکت نکرده است،
حدود ۲٫۵ کیلوگرم کاهش وزن پیدا میکند. این پژوهشگران در ادامه بررسی خود سعی کردند به این سوال پاسخ دهند که آیات حمایت زوجین از یکدیگر می تواند به کاهش وزن هر دوی آنها کمک کند. بررسی مقدماتی ۱۶ هفتهای آنها بر روی ۲۰ زوج به این سوال جواب مثبت داد.
در یکی از موارد همسر حمایت کننده نسبت به فردی که مشارکتکننده اصلی در بررسی بود، وزن بیشتری کم کرد. البته چاق شدن پس از ازدواج یک پدیده غیرقابل پیشگیری نیست
و نباید باعث نگرانی زوجها شود. از طرف دیگر بررسیها نشان میدهند که ازدواج اثرات مفید خود بر سلامتی را هم ایجاد میکند، مثلا عمر طولانی تر و احتمال بیشتر ترک سیگار.
هر کاری راه و رسمی دارد، حتی عذرخواهی. همیشه با این توصیه قدیمی و تکراری مواجهیم که اگر کار اشتباهی کردیم عذرخواهی کنیم،
اما اگر بلد نباشیم چطور عذرخواهی کنیم نه تنها اوضاع را بهتر نمیکنیم بلکه ممکن است حتی کار به جاهای باریک بکشد.
هر کاری راه و رسمی دارد، حتی عذرخواهی. همیشه با این توصیه قدیمی و تکراری مواجهیم که اگر کار اشتباهی کردیم عذرخواهی کنیم، اما اگر بلد نباشیم چطور عذرخواهی کنیم نه تنها اوضاع را بهتر نمیکنیم بلکه ممکن است حتی کار به جاهای باریک بکشد.
حال در این میان توصیه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه حتی اگر حق با ما بود میتوانیم با بخشیدن فردی که عذرخواهی نمیکند، اوضاع را به نفع خود تمام کنیم. این راهکاری است که بیشتر به زوجها پیشنهاد میشود،
ولی میتوان آن را بسط داد و در بسیاری از روابط اعم از کاری و دوستانه به کار برد. درست است که برای اغلب شما بخشیدن در حالی که هیچ تقصیری متوجه شما نیست سخت است اما اگر دیدید رابطه آنقدر ارزش دارد که نمیخواهید آن را از دست بدهید میتوانید بزرگواری پیشه کنید و پیشقدم شوید.
در این مواقع بخشش میتواند زخمهای عاطفی را درمان کرده و به هردوی شما کمک کند راحتتر از موضوع بگذرید. در زیر برخی راههای بخشیدن آمده است.
اگر با عشق و مهر با کسی که شما را آزرده روبهرو شوید، در اغلب مواقع او از کاری که کرده پشیمان میشود و از شما تقاضای بخشش میکند.
اگر بدانید که اطلاعات شما درست است و در این باره به همسرتان به شما توهین کرده دلیل و مدرک نشان دهید، ممکن است اذعان کند که عمل خطایی صورت داده است.
آنهایی که با عذرخواهی میخواهند گذشته را پشتسربگذارند و از نو شروع کنند و خالصانه برای آنچه اتفاق افتاده متاسف هستند،
میتوانند رضایت همسرانشان را بهدست آورند. این دسته از افراد مسئولیت اعمالشان را بر عهده میگیرند و برای اصلاح اشتباهشان بر میآیند.
با کسی که در حق شما بدی کرده، خوبی کنید. ما به حکم طبیعت با هرکس که با ما مهربان باشد، مهربان میشویم. ما کسانی را که به ما عشق میورزند با عشق بدرقه میکنیم
اما وقتی عشق روشی برای زندگی باشد، معیارها بسیار بالاتر است. در این حالت ما حتی به کسانی که با ما بدرفتاری کردهاند، لطف میکنیم.
راه رهایی از تالم و خشم ناشی از مورد بدرفتاری قرار گرفتن، این است که به ناکامی و اشتباهات خود در آن موقعیت مورد نظر اقرار کنید.
اگر با شما رفتار ناخوشایندی کردهاند، خشم شما بر حق است. باید خشمگین شوید اما خشم قرار است به شما سری بزند و بعد راهش را بگیرد و برود، قرار نیست در شما مستقر بماند. خشم به شما انگیزه میدهد تا با کسی که شما را ناراحت کرده، برخورد کنید و خواهان رسیدن به مصالحه و سازش شوید.
وقتی خشم را درون خود حفظ میکنید تبدیل به تلخی و مرارت میشود و بعد تولید نفرت میکند. این احساسات و نگرشها برای هر کسی که آنها را در خود حفظ کند، تولید ناراحتی میکند حتی ممکن است سبب شود با کسی که شما را ناراحت کرده برخوردهای خشونتآمیز داشته باشید.
میتوانید موضوع را رها کنید. مطمئن باشید مسائل مهم زیادی در زندگی شما هست که بخواهند فکر شما را مشغول کنند.
بنابراین اجازه ندهید خشم بر مغز شما سایهافکن شود. شما میتوانید کاری کنید که عشق در شما قدرتمندتر از کار خطایی باشد که با او صورت گرفته است.
اگر با کسی برخورد دارید که از عذرخواهی امتناع میکند باید بتوانید از این ۴ اقدام که توضیح دادیم استفاده کنید و از شدت ناراحتی خود بکاهید.
وقتی کسی را که با شما بد کرده رها کنید و به اشکالاتی که خود در این زمینه داشتهاید توجه کنید و بخواهید شخص توهینکننده را دوست بدارید، اینگونه به احساس بهتری میرسید و از زمان و انرژی خود به شکل سازندهای استفاده میکنید.
چگونه از همسرم عذرخواهی کنم
سادهترین و کاربردیترین جملهای که به بچههایمان یاد دادهایم این بوده که وقتی مرتکب اشتباهی میشوند با گفتن «ببخشید» یا «متاسفم» رضایت ما را بهدست آورند اما داستان در مورد همسرانمان کمی متفاوت است یا بهتر است بگوییم خیلی تفاوت دارد.
توجیه کردن و عقلانی جلوه دادن اشتباهی که انجام دادهاید به هیچ وجه عذرخواهی نیست. بعضی از
مردم چنین رفتار میکنند چون میخواهند از مخمصهای که به خاطر انجام کار اشتباه دچارش شدهاند نجات پیدا کنند. در حقیقت، تاکید کردن بر نیازهای خودتان هنگام عذرخواهی، معذرتخواهی نیست.
دلایل عذرخواهی
فراموش نکنید که همسرتان به خاطر نزدیکی که با شما دارند بهخوبی میتوانند نیت واقعی عذرخواهی شما را بفهمند. آنهایی که با عذرخواهی میخواهند گذشته را پشت سربگذارند و از نو شروع کنند
و خالصانه برای آنچه اتفاق افتاده متاسف هستند، میتوانند رضایت همسرانشان را بهدست آورند. این دسته از افراد مسئولیت اعمالشان را بر عهده میگیرند و برای اصلاح اشتباهشان بر میآیند. اینها دلایل خوبی برای عذرخواهی است.
از این کلمه استفاده نکن
وقتی از همسرتان عذرخواهی میکنید، این پوزش باید خالصانه و بیریا باشد. در عذرخواهیتان از کلمه «من» استفاده کنید و مسئولیت رفتاری که مرتکب شدهاید را به گردن همسرتان نیندازید.
هنگام عذرخواهی جدی باشید و همینطور باید ثابت کنید برای اینکه اوضاع به حالت اول برگردد هرکاری میکنید همچنین باید بر این تصمیمتان تاکید کنید که آن اشتباه را هرگز تکرار نخواهید کرد.
مطمئن شوید هر کاری که برای جبران اشتباه انجام میدهید جدی است و حتما انجامش خواهید داد. قولی ندهید که تمایلی به انجام آن ندارید یا در توانتان نیست.
چه زمانی میبخشد
مفهوم غافلگیری خوب و هیجانآور به این معناست که کاملا غیرمنتظره برای همسرتان کاری انجام دهید یا هدیهای تهیه کنید که او را هیجانزده کند و در نتیجه دلخوری که از شما دارد را فراموش کند. برای این کار یک روز معمولی را برای غافلگیر ساختن همسرتان انتخاب کنید. نه!
اشتباه نخواندهاید، باید یک روز معمولی را برای غافلگیر کردن او انتخاب کنید چون انتخاب روزهایی خاص مثل سالگرد ازدواج، روز تولد یا روز عشق برای غافلگیری همسرتان خیلی مناسب نیست و
در این روزها هر فردی انتظار اتفاقی خاص را دارد علاوه بر این اگر میخواهید همسرتان را خیلی خوب غافلگیر کنید، به جزئیات چیزهایی که دوست دارد یا از آنها لذت میبرد دقت کنید.
به گزارش خبرنگار «نیمرخ» برنا، در زندگى مشترک، محبت و صفا و صمیمیت و یکرنگى لازم است و صدا زدن همسر به نامى که مطلوب و محبوب اوست میتواند در بوجود آمدن صمیمیت بین همسران نقش داشته باشد.
هر یک از زن و شوهرها باید همسر خود را به نامى صدا کند که او بیشتر دوست دارد و خوشترش مىآید، چه اسم کوچک باشد و یا نام خانوادگى ، یا القاب مذهبى و عناوین اجتماعى . بهتر است پیش از آنکه زن و شوهر لقب و عنوانى پیدا کنند؛
یعنى سالهاى اول ازدواج که هنوز دکتر و مهندس و حاجى نشدهاند و یکدیگر را به اسم کوچک یا نام فامیل مىخوانند، چاشنى محبتى بر آن بیفزایند و مثلا « حسین جان و مریم جان» بگویند یا «على آقا و زهرا خانم» صدا زنند. صدا زدن به اسم تنها توهین آمیز است و توهین آمیزتر آنکه همسران تنها نیمی از اسم همدیگر را صدا کنند.
برخی تصور میکنند اگر میان زن و شوهر خلوص و صفا باشد، این نامها توهین به حساب نمىآید و مانعى ندارد. درست است در آن صورت توهین نیست و مانعى ندارد،
ولى نمیتواند مانند «آقا جان» و «خانم جان» ، ایجاد محبت کند. اسلام به همه مسلمین مخصوصا به زن و شوهر سفارش مىکند: مخاطب را به نامى بخوان و با کلمهاى صدا بزن که او را خوشتر و دوستتر آید.
شاید بعضى از مردان که داراى عنوان حاجى و رئیس و دکتر و مانند آن هستند از همسرشان شنیدن این عناوین را دوست نداشته باشند و کلمه « احمد جان» را مثلا از او بهتر بپسندند؛
در آنصورت همسر باید همان کلمه ایى را بگوید که او بیشتر دوست دارد، همچنین نامها و عناوین از لحاظ زشتى و زیبایى و خوش آمدن و بد آمدن همسر، در خلوت یا پیش مردم با هم فرق میکند.
بعضى از آقابان عناوین شعرى جالبى انتخاب کرده و همسر خود را به آن عنوان صدا میاز جنس زندزنند، مانند «امانت خدا» و این در حالی است که پیغمبر و امیرالمومنین فرمودهاند که زنان امانت خدا هستند نزد مردان .
پیداست که زن از شنیدن این عنوان احساس افتخار مىکند و مرد هم به وظیفه سنگین خود که نگهدارى امانت الهى است متوجه مىشود. بعضى از مردان عارف و ظریف همسر خود را به عنوان « ولى من ، سرپرست من» صدا میزند، یا زنى شوهرش را به عنوان «خداى من» مىنامد.
همه مىدانند و خود زن و شوهر هم مىدانند که این عناوین پوششى از مزاح و ظرافت ، روى واقع و حقیقت دارد.
با وجود این شنونده احساس افتخار مىکند و میان زن و شوهر گرمى و صفا و محبت و وفا ایجاد مى شود البته بهتر است این القاب و ظریفتر و لطیف تر از آن در خلوت همسران بیان شود. پبامبر اکرم یکى از همسرانش را که جوانتر بود «حمیرا» مىنامید.
حمیرا را مىتوان به «گل سرخ» ترجمه نمود، اگر چه لطافتى را که در کلمه «حمیرا» است با هیچ تعبیرى در فارسى نمىتوان بیان کرد.
شکست عشقی و دنیای بدون عشق
نفيسه معتكف، مترجم بيش از 160 عنوان كتاب در زمينه موفقيت، در اين مطلب بهترين توصيههايي كه در كتابهاي موفقيت درباره موضوع « شكست عشقي» خوانده است را در اختيار شما قرار ميدهد. زندگي انسانها در تعامل با همنوع معنا پيدا ميكند و در همين تعاملات انساني است كه احساساتي مانند عشق، دوستداشتن، وابستگي، تنفر و بيزاري بروز و ظهور پيدا ميكنند. در بين پيامكها و نامههاي متعددي كه به تحريريه تپش رسيده يك كلمه بارها و بارها بهصورتهاي مختلف مطرح شده است: «شكست عشقي». پاسخهاي ايشان به سوالاتي در اين زمينه كه با بازخواني يكي از ترجمههايشان همراه شد، خالي از لطف نيست.
زماني كه عشق، فضاي بين 2 نفر را كاملا پر ميكند و به تمام ابعاد شخصيت آنها معنا و شكل ميدهد، عاشق و معشوق دنيا را زيبا ميبينند، ذهنشان فقط بر موارد مثبت تمركز دارد و عشق ناب خود را به تمام كائنات ساطع ميكنند. اما اگر به هر دليلي شكست عشقي بين آنها رخنهاي ايجاد كند، روابط و تجربههاي مشترك آنها قطع ميشود و سعي ميكنند يكديگر را فراموش كنند كه البته اين فراموش كردن و پشت سرگذاشتن فضاي عميق و نافذ عشقي به هيچ وجه كار آساني نيست و تا مدتي در كارهاي روزمره هردو طرف اختلال ايجاد ميكند. در اين زمان اين 2 نفر، دنيا را بر خلاف سابق تيره و تار ميبينند و كمكم به مرحله بيتفاوتي، شك، ترديد، منفيگرايي و افسردگي ميرسند.بيرون آوردن عاشق شكست خورده از فضاي ياس و ناكامي كاري دشوار است. البته راهحلهايي براي پاككردن صورت مسئله وجود دارد كه ميتوان با استفاده از آنها از شكست به پيروزي رسيد.
گذشت كردن از اين فرد در مراحل اوليه كار سادهاي نيست. حتما ميپرسيد چرا؟زيرا شكست عشقي باعث شده فرد دچار احساس غم و نااميدي شديد شود و قبول اينكه يك رابطه عاشقانه تمام شده، سخت است. در اين شرايط احساس تنهايي و گريه كردن، طبيعي است. براي فرد شكست خورده تصور اينكه زندگي بدون شريك عشقي ادامه پيدا كند، وحشتناك است و از طرفي فرد دچار توهم ميشود كه مبادا تا آخر عمر، عشقي براي خود پيدا نكند در نتيجه او، در برابر شريك عشقي كه باعث شده چنين شرايط درد آوري را تحمل كند سراپا خشم و غضب است.در اين شرايط او مدام در اين فكر است كه چه خطايي از او سرزده كه باعث شكست شده و كمكم دچار احساس گناه ميشود و از طرف ديگر به برقراري رابطه شريك جدا شدهاش با فردي ديگر بهشدت احساس حسادت ميكند.مجموعه اين احساسات باعث ميشود فرد تا مدتي تعادل روحي و رواني درستي نداشته باشد و به قولي، يك پارچه آيه ياس شود.
تكرار خاطرات شكست مثل سم عمل ميكند و بازنگري مداوم و دمادم باعث ميشود فرد دچار ارتعاشات منفي شود و اين امواج ساطع شده از او روي ديگران و حتي شريك عشقي بالقوه آيندهاش تاثير بگذارد و در نتيجه در دايره بد اقبالي دست و پا بزند.
در اوايل شكست، دوري كردن شخص از ديگران و محيطهاي عمومي طبيعي است چون فرد دچار غم، غصه، عصبانيت، سردرگمي، احساس گناه و حسادت ميشود و خودش و كل كائنات را جرياني منفي ميبيند ولي با گذشت زمان بايد كمكم بهخود آمده و با عزمي راسخ شكست عشقياش را بركت الهي بداند كه درهاي خوشبختي را به سويش باز ميكند.
مهمترين نكته و كليد اصلي رهايي از اين وضعيت عشق بهخود است و نهايت اين عشق بهخود ميشود عشق به خدا.عاشق آسيب ديده بايد بهخودش اين فرصت را بدهد تا بتواند دوباره روي پاي خودش بايستد، تجربههاي جديدي كسب كند و بتواند كمكم شعلههاي پرسوز و گداز عشق گذشته را فراموش كند.او بايد قالبهاي ذهني جديدي براي خود بسازد.او ميتواند با نامه نگاري با خدا، عقدههاي دلش را خالي كند.او بايد الگوهاي تفكرات ذهنياش را تغيير دهد و بهدليل تجربه گرانبهايي كه از شكست به دست آورده در انتظار خوشبختي مجدد در زندگياش باشد.او بايد باورهاي مذهبي و ايمان و اتصال الهي را در خود تقويت كند كه اين امر كمك بزرگي در مرهم گذاشتن بر شكست عشقي است.او بايد منفيگرايي را از خود دور كند تا بتواند موارد و نكتههاي مثبت زندگي را ببيند.او بايد توجه داشته باشد كه زندگي به او تعلق دارد نه به كسي ديگر و به اين باور ايمان داشته باشد كه تمام احساسات منفي ناشي از شكست عشقي موقت است و به محض اينكه مسير حقيقي زندگي را پيش بگيرد مسلما بهترين مواهب الهي منتظرش خواهند بود.
* گریه تولد و مرگ آدمیرا نشانه گذاری میکند.گریستن نخستین واکنش نوزادی است که متولّد میشود و فردی که از دنیا میرود واکنش ماتمی را در بازماندگان بر میانگیزد که با گریه همراه است.
«تست خودشناسی » بـه كار فكـر میكنیـد یـا بـه تفریـح؟
الف – مثل تمام هفتهها سركار بودم
ب – همراه خانواده و دوستان استراحت كردیم
ج – استراحت كردم، اما مجبور شدم بخشی از كارم را در خانه انجام دهم.
الف – سال گذشته ب – شش ماه قبل ج – هفته گذشته
الف – همكاران ب – دوستان ج – پدر و مادر و همسر
الف – شماره همراهتان را به همكارتان میدهید ب – به فكر برنامههای كاریتان هستید
ج – پاسخ مكالمات كاری را نمیدهید؟
الف – نگران فردا صبح و قرارهای كاریتان هستید ب – به خاطر ازدحام كاری مسائل دیگر را فراموش میكنید ج – تا نیمههای شب برای تفریح بیدار میمانید!
الف – 48 ساعت و بیشتر ب- 17 تا 35 ساعت ج – 16 ساعت
الف – آنقدر مشغول بودهاید كه همسرتان برایتان خرید انجام داده ب – تلفنی اجناستان را خرید كردهاید ج – هنگامی كه با دوستانتان بیرون بودهاید، خرید انجام دادهاید!
الف – مسائل كاری ب – مسائل شخصی ج – درباره تفریح
الف – آری ب – شاید ج – خیر
10- اگر صاحبخانه بودید، باز هم دوشیفت كار میكردید؟
الف – آری ب – شاید ج – خیر
اگر از 10 پرسش بالا، به بیشتر از شش پرسش، گزینه «الف» را انتخاب كردهاید، باید اشاره داشت كه فعالیت كاری شما بیش از حدمعمول است و برای شما كار كردن، اهمیت خاصی دارد، شما انرژی زیادی برای كارتان صرف میكنید، حتی در زمانی كه به تفریح میپردازید، حتما ذهن شما به كار فكر میكند، حتی زمانی كه حضور فیزیكی در محل كارتان ندارید، باز هم ذهن شما در محل كارتان قرار دارد؟
اگر به شش پرسش، گزینه (ب) را پاسخ دادهاید، به این معنا است كه نگرش حال حاضر شما نسبت به كار و استراحت یك نگرش متعادل است. شما روشی آگاهانه و متعادل درباره كار و تفریح دارید و این مهم یكی از مسائل اساسی برای رسیدن به موفقیت در زندگیتان میباشد.
اگر به شش پرسش، گزینه (ج) را پاسخ دادهاید، به نظر میرسد جزو آن گروه از افرادی باشید كه كار كردن بیهوده و بیفایده است. به نظر شما كار كردن بیهوده و بیفایده است و زندگی بیش از آن ارزش دارد كه لحظاتش را با كار كردن هدر دهید، مهم این است كه لحظاتی فراموشنشدنی داشته باشید. اما یادتان باشد كه كار كردن جوهر انسان است و ما برای داشتن فرداهایی بهتر مجبور هستیم كه فعالیتی هدفمند داشته باشیم كه بیشك آرامش و آسایش ما حاصل این فعالیت میباشد.
کلمات ، فقط ترجمه ندارند ، بار معنایی و روانشناختی هم دارند.
بگوییم : مسئله را خودم حل می كنم.
بگوییم : مسئله را خودم حل می كنم.
از بچههای کودکستان سوال زیر پرسیده شد:
«اتوبوس شکل زیر به کدام طرف حرکت میکند؟»
تمام بچه کودکستانیها جوابشان این بود: به طرف چپ.
وقتی از آنها پرسیده شد: «چرا فکر میکنید که اتوبوس به طرف چپ حرکت میکند؟»
جواب همهشان این بود: «چون درب اتوبوس دیده نمیشود.»
خجالت کشیدید، مگه نه؟
عیب نداره! ناراحت نباشید.
من خودم هم جوابش را نمیدونستم
هیچ چیز بدتر از آن نیست که در یک دعوا و بحث با یک انسان لجباز رو به رو شوید و از طرفی نیز بخواهید او را متقاعد کنید. بعضی ها دوست دارند هر چه زودتر جر و بحث و بگو مگو را پایان دهند و دوباره آرامش را به رابطه خود برگردانند و به هر چیزی برای بدست آوردن آرامش متوسل می شوند، بعضی ها نیز این بگو مگوها را میدان جنگی تصور می کنند که باید پیروز آن شوند و اینها نیز به هر کاری برای پیروز شدن دست می زنند، این افراد با لجبازی تمام بحث را کش می دهند و نمی خواهند اشتباهات خود را بپذیرند و در برابر هر حرفی جوابی می دهند و در برابر هر عملی رفتاری از خود نشان خواهند داد.
وقتی شما لجباز می شوید نسبت به همسرتان خشم و کینه شدیدی احساس می کنید و هر چه این احساس شدیدتر باشد عملکرد شما نیز بدتر و شدیدتر می شود. لجبازی باعث می شود شما حقایق را نادیده بگیرید و اشتباه خود را نپذیرید و همین امر همسرتان را نیز آشفته می کند.
لجبازی هایتان را بشناسید
گاهی افراد نمی دانند که شدیدا در حال لجبازی با همسرشان هستند و بدون این که به اعمال و گفتار خود فکر کنند با همسرشان برخورد می کنند. باید گفت که شما لجبازی می کنید وقتی که:
1 - بخواهید اشتباهات همسرتان را با رفتارتان تلافی کنید.
2 - عمدا کاری را که می دانید همسرتان دوست ندارد انجام دهید.
3 - اشتباهات خود را تکرار کنید و اصرار داشته باشید که کارتان درست است.
4 - حرف همسرتان را با دقت گوش ندهید و مدام حرف خود را بدون منطق تکرار کنید.
5 - در برابر اشتباه خود اشتباهات گذشته همسرتان را پیش بکشید تا خود را تبرئه کنید و همسرتان را مقصر جلوه دهید.
6 - می دانید اشتباه از شماست و آن را نپذیرید.
7 - می خواهید همسرتان را آزار دهید.
وقتی شما بدانید دارید اشتباه می کنید و به کار خود ادامه دهید در حال لجبازی هستید و با این کار همسرتان را نیز به لجباز شدن و جنگیدن با خودتان تشویق می کنید. وقتی شما لجباز می شوید نسبت به همسرتان خشم و کینه شدیدی احساس می کنید و هر چه این احساس شدیدتر باشد عملکرد شما نیز بدتر و شدیدتر می شود. لجبازی باعث می شود شما حقایق را نادیده بگیرید و اشتباه خود را نپذیرید و همین امر همسرتان را نیز آشفته می کند و ممکن است او نیز خشمگین شود و دست به اعمال غیرمنطقی بزند. لجبازی باعث می شود که شما به همسر خود توهین و او را تحقیر کنید.
گاهی لجبازی آنقدر شدت می گیرد که یک زندگی به دلایل کوچک و واهی از هم می پاشد و زن و شوهر به خاطر لجبازی با یکدیگر عشق شان را از یاد میبرند و فقط به پیروز شدن در برابر دیگری می اندیشند. با دقت در رفتار خود و پرورش تفکر منطقی در خودتان می توانید با لجبازی مقابله کنید اما اگر همسری لجباز دارید چه باید بکنید؟
اول از همه یادتان باشد که در برابر لجبازی های همسرتان شما لجبازی نکنید، چرا که اگر در این دور بیفتید روزبه روز روابط تان بدتر و بدتر می شود و بازگشت به عقب غیرممکن خواهد شد.
در برابر همسر لجباز
اگر همسر لجبازی دارید باید در رفتارتان یک سری نکات را رعایت کنید تا همسرتان سر لج نیفتد و با شما لجبازی نکند.
اول از همه یادتان باشد که در برابر لجبازی های همسرتان شما لجبازی نکنید، چرا که اگر در این دور بیفتید روزبه روز روابط تان بدتر و بدتر می شود و بازگشت به عقب غیرممکن خواهد شد.
دوم این که وقتی همسرتان عصبانی است جواب او را ندهید و با او بحث نکنید بلکه در آن لحظه او را به آرامش دعوت کنید و همیشه خواسته هایتان را در آرامش به او بگویید. وقتی خودتان نیز عصبانی هستید از جر و بحث بپرهیزید.
سومین نکته این است که بدانید کسی که لجبازی می کند معمولا خودش می داند که حق با او نیست اما هیچ وقت نمی خواهد این را به زبان بیاورد، پس شما نیز اصرار نکنید و بحث را ادامه ندهید.
چهارم این که همیشه اشتباهات همسرتان را با احتیاط و مهربانی با او در میان بگذارید چرا که اگر او احساس کند که دارید تحقیرش می کنید یا انتقادتان را توهین آمیز به او منتقل می کنید ممکن است با شما لجبازی کند و ایرادش را نپذیرد و رویه اش را تغییر ندهد.
نکته آخر این که تا آنجایی که می شود همسرتان را عصبانی نکنید و حداقل، کارهایی که می دانید او دوست ندارد را انجام ندهید. به یاد داشته باشید که محبت و مهربانی همیشه کارساز است و لجبازی را از بین می برد.
هیچ چیز بدتر از آن نیست که در یک دعوا و بحث با یک انسان لجباز رو به رو شوید و از طرفی نیز بخواهید او را متقاعد کنید. بعضی ها دوست دارند هر چه زودتر جر و بحث و بگو مگو را پایان دهند و دوباره آرامش را به رابطه خود برگردانند و به هر چیزی برای بدست آوردن آرامش متوسل می شوند، بعضی ها نیز این بگو مگوها را میدان جنگی تصور می کنند که باید پیروز آن شوند و اینها نیز به هر کاری برای پیروز شدن دست می زنند، این افراد با لجبازی تمام بحث را کش می دهند و نمی خواهند اشتباهات خود را بپذیرند و در برابر هر حرفی جوابی می دهند و در برابر هر عملی رفتاری از خود نشان خواهند داد.
لجبازی یک خصوصیت شخصیتی است که افراد را به کارهای بچگانه و تصمیم های غیر منطقی وا می دارد. لجبازی از این احساس نشأت می گیرد که فرد فکر می کند دارد شکست می خورد و باید قدرت خود را نشان دهد. در واقع کمبود اعتماد به نفس و عدم خود باوری و کمبودهای درونی گاهی باعث لجباز شدن افراد می شود. شاید بسیاری از شما وقتی لجبازی می کنید از عملکرد خود آگاه نباشید و ندانید که در حال لجبازی با همسرتان هستید. برای این که به شناخت بهتری راجع به لحظاتی که لجباز می شوید پیدا کنید باید نمودهای لجبازی را بشناسید.
وقتی شما لجباز می شوید نسبت به همسرتان خشم و کینه شدیدی احساس می کنید و هر چه این احساس شدیدتر باشد عملکرد شما نیز بدتر و شدیدتر می شود. لجبازی باعث می شود شما حقایق را نادیده بگیرید و اشتباه خود را نپذیرید و همین امر همسرتان را نیز آشفته می کند.
لجبازی هایتان را بشناسید
ازدواج یعنی پیوستن دو آدم از دو فرهنگ مختلف با دو دیدگاه مختلف و دو تربیت مختلف که البته این اختلاف زیاد نیست اما هست! بنابراین سعی نکنید تا این اختلافات را طوری از بین ببرید که طرف مقابلتان مانند شما شود. وقتی در یک مورد که هر دو شما دو دیدگاه مختلف نسبت به آن موضوع دارید شروع به حرف زدن می کنید و یک نقطه مشترک در وجود همدیگر می یابید اینجاست که زندگی شیرین می شود.
این راهکارها به شما کمک خواهد کرد تا عشق را زندگی تان بسازید.
کسانى دست خط مرتب و خوانایى داشته باشند
کسانى که خطى نامرتب دارند
احتمالاً در زندگى بسیار فعال هستندو به همین دلیل برایشان مشکل است که بتوانند ثابت و بى تحرک بمانند و برخى از کارهایشان حساب شده و سنجیده نیست. به همین دلیل گاهى اوقات براى دوستان و افراد خانواده غیرقابل پیش بینى هستند. آزادى شخصیتى براى آن ها خیلى مهم است و اهمیت زیادى به استقلال خود مى دهند و ممکن است گاهى خیلى احساساتى رفتار کنند ....
کسانى که خیلى کمرنگ مى نویسند
احتمال این که فردى حساس و دلسوز باشند بسیار زیاداست و موقعیت دیگران را حتى بیشتر از خودشان درک مى کنند و این امکان نیز وجود دارد که قادر به اثبات حرف خودشان نباشند و خیلى راحت ضربه مى خورند و وقتى دیگران از آن ها انتقاد مى کنند خیلى سریع از موضع خودشان عقب نشینى مى کنند.
کسى که خیلى پررنگ مى نویسد و قلم را زیاد فشار مى دهد
احتمالاً علاقه زیادى به مخالفت کردن با دیگران دارد؛ چرا که احساس قدرت واعتماد به نفس زیادى مى کند و دوست دارد روى دیگران اعمال نفوذ کند و به همین خاطر شخصیت افراد را درست درک نمى کند.
کسانی که خیلى کند و آهسته مى نویسند
به سرعت قادر به نشان دادن عکس العمل نیست؛ این افراد احتمالاً به زمان بیشترى براى ابراز عقیده خود نیاز دارند. افرادى که آهسته مى نویسنداز نظر خلق و خو اغلب اشخاصى ملاحظه کار و محتاط هستند و در نتیجه به زمان بیشترى براى فکر کردن و فهمیدن نیاز دارند و در ابراز احساساتشان هم کند هستند و اغلب دوست دارند هیچ تصمیمى نگیرند تا این که یک تصمیم غلط بگیرند.
کسانی که دست خط ساده اى دارند و خیلى ابتدایى مى نویسند
در روابط با دیگران ترجیحاً واقع گرا و با تدبیر هستید و نمى توانید قبول کنید که گاهى باید با دیگران کنار بیایید و به آن ها توجه کنید و همچنین اطرافیان به ندرت از آن چه درون شما مى گذرد آگاهى پیدا مى کنند.
کسانی که دست خط تند و شتابزده اى دارند
احتمالاً افرادى کم حوصله هستند و از اتلاف وقت خسته مى شوند و از نظر خلق و خو بسیار لحظه اى هستند. سریع درک مى کنند و در نشان دادن رفتار و احساساتشان چندان پایدار نیستند و اغلب به دلیل شتابزدگى در تصمیم گیرى دچار لغزش و خطا شده و از این که در آرامش به حرف هاى دوستانشان گوش کنند خسته مى شوند.
کسانی که دست خطى زیبا و پررنگ و لعابى دارند
این امکان وجود دارد که گاهى به شدت رسمى برخورد کرده و خیلى مفصل و با علاقه درباره مسایل دلخواهتان حرف بزنند و این احتمال نیز وجود دارد که درخواسته ها و تمایلاتتان پرتوقع و رویایى باشند.
اگر شما خود را داراى دست خط ریزى مى بینید و بسیار کوچک مى نویسید
احتمالاً شما توانایى هاى خود را دست کم مى گیرید و خودتان را از آن چه واقعاً هستید کمتر ارزیابى مى کنید و ممکن است گاهى تنگ نظر و خرده گیر باشید.
اما اگر درشت مى نویسید
این احتمال وجود دارد که خودتان را زیادى بزرگ و مهم جلوه داده و گاهى بسیار با اعتماد به نفس و از موضع قدرت رفتار مى کنید.
اگر کسى دست خط شکسته اى دارد و حروف را زوایه دار و شکسته مى نویسد
فردى بسیار با اراده مى باشد و در کارهایش حد وسط را قبول ندارد و به همین علت اهل سازش و مصالحه نیست و اغلب به همین خاطر که وسط را دوست ندارد از دیگران خسته مى شود و تصمیمى نمى گیرد چون دوست ندارد راه اشتباه را انتخاب کند.
اگر فردى دست خط ملایم و کشیده اى دارد
آدمى چند بعدى است و مى تواند مشکلاتش را از زوایاى مختلف بررسى و درک کند. برایش تنوع مهم است و گاهى احساس مى کند استعدادهاى زیادى دارد و نمى تواند هیچ کدامشان را به درستى شکوفا کند. ممکن است فردى زود رنج باشد و به ندرت علیه برداشت ها و انتقادات دیگران از خود دفاع کند.
کسى که کلمات را با فاصله و باز باز مى نویسد
خیلى راحت با دیگران رابطه برقرار کرده و خیلى ساده و بى تکلف و مستقیماً به دیگران نزدیک مى شود. گاهى به راحتى از کوره درمى رود و با این کار ممکن است به حریم شخصى دیگران تجاوز کند و این به این علت است که او ارزشى به خوددارى کردن و کنترل خود نمى دهد، اما انسانى کوشا و باطراوت است که سریع تصمیم گرفته و با کارهاى خود به دیگران خدمت مى کند.
اگر کلمات را در هم و فشرده مى نویسید
احتمالاً شما فرد راحتى نیستید و در جمع خودتان را کنارى مى کشید و مى خواهید کنترل خود را از دست ندهید. از برقرارى رابطه با دیگران خوشتان نمى آید و گاهى دوست ندارید خود را فردى خوش فکر نشان بدهید. اغلب بعد از دیگران ابراز عقیده مى کنید و عقیده خود را مى گویید واین به این علت است که قدرى محتاط هستید.
برخلاف یک باور عمومی غلط مبنی بر اینکه فقط زنان به افسردگی بالینی مبتلا میشوند، روانپزشکان تاکید دارند که مردان نیز در معرض ابتلا به این اختلال بالینی هستند.
به گزارش آلامتو و به نقل از ایسنا، روانپزشکان میگویند: با این حال علائم افسردگی در مردان میتواند متفاوت از علائم این بیماری در زنان باشد. بعلاوه مردان خیلی به ندرت میپذیرند که به این اختلال مبتلا هستند و خیلی کمتر برای بهبود حال خود به یک متخصص مراجعه میکنند.
مهم ترین علائم اختلالات روانی چیست؟
مهمترین موانع آرامش همسران
برای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم و سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است و حرف اول را میزند. اما در بعضی موارد از ارتباطات زناشویی موانعی بر سر راه قرار می گیرد که البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است. در این ایمیل به بیان و بررسی برخی از آنها می پردازیم :
اگر می خواهید زندگی زناشویی خوبی داشته باشید مطمئن شوید که همسرتان به خوبی بخوابد و استراحت کند!
اگر پول داشتم ... اگر مشهور بودم ... اگر
«بعدا» قاتل زمان است؛ یكی از آن موانع بیشماری كه شما را از مسیر خارج میكند و تقریبا شانس موفقیت را از شما میگیرد. رژیمهایی كه همیشه «فردا» شروع میشود و خوشبختی كه «یك روز» از راه میرسد، دست شما را میبندد. برای غلبه بر این موانع باید اول آنها را بشناسید. درست است كه این موانع زیادند اما برخی از مهمترینهایشان شامل ترس، منفیبافی و چیزی است كه ما آن را سندرم «اگر فقط» مینامیم، عبارتهایی مانند اینكه «اگر فقط مدرك دانشگاهی داشتم، اگر فقط پول داشتم و...» خبر خوب اینكه، اگر شما متوجه این موانع شوید میتوانید آنها را از سر راه بردارید. خب، آیا آمادهاید دست به كار شوید؟ اجازه دهید با كشف موانع و یافتن راههای غلبه بر آنها شروع كنیم.
«اگر آن همه پول داشتم، شرایطم خیلی بهتر میشد»؛ این جمله و جملههایی مشابه آن در طول روز برای بسیاری از افراد تكرار میشود اما تا زمانی كه نجنبید و دست به كار نشوید نمیتوانید تنها با رویابافی و حسرت به خواستههایتان برسید. درصورتی كه ترس مانع شما نیست، شاید گرفتار سندرم «اگر فقط» شده باشید. با خودتان صادق باشید، چقدر برای تماشای تلویزیون، اینترنت و... وقت میگذارید؟ آیا آنها در جهت رسیدن به آرزوها هستند؟ حواستان باشد همه كارها را یكجا انجام ندهید.
تا زمانی كه علائقتان را كشف نكنید و هدفتان مشخص نشود، مغز شما هنگ است. بهتر است یك هدف پیدا كنید. به شكل سوال و جواب با خود صحبت كنید: «چه چیزی تو را خوشحال، راضی و پرانرژی میكند؟» وقتی شما نسبت به هدف اصلیتان آگاه باشید هیچ مانعی نمیتواند شما را متوقف كند.
به گفته برایان تریسی، بزرگترین مشكل بشر در زندگی، ترس است و بهترین چیز در مورد آن این است كه قابل یادگیری است، پس چون قابل یادگیری است میتوانید آن را از یاد ببرید. بهتر است با این ترسها روبهرو شوید و با راهحلهای كلیدی، توفان مغزی راه بیندازید. وقتی با مانع ترس مواجه شوید، به راحتی در مسیری قرار میگیرید كه اهدافتان در آن پیداست.
همانطور كه دیدید بسیاری از موانع را شما خودتان ایجاد میكنید، اما گاهیاوقات موانع خارجی میتواند شما را از مسیرتان دور كند. گاهی ممكن است شما در كسب و كار شریك مناسبی انتخاب نكنید. همین كافی است تا با مسائل و مشكلاتی روبهرو شوید كه اگر با درایت عمل نكنید، شما را از پا میاندازد. آنچه در مقابل این موانع باید درنظر گرفته شود پشتكار است و اینكه همیشه یك راهی وجود دارد كه شما به آن فكر نكردهاید.
«من نمیتوانم»، «غیر ممكن است»، «من به اندازه كافی خوب نیستم» «بد نیست» این عبارتها را این طور تغییر بدهید: «من میتوانم»، «به دست آوردنی است»، «من استعدادش را دارم» تفاوت را میبینید؟ قدرت كلمات غیرقابل انكار است